جوان خام!

« غریب اگر نیست، غریب وار هست »

جوان خام!

« غریب اگر نیست، غریب وار هست »

جوان خام!

روز جهانی کارگر
روز ملی آزادسازی خرمشهر
روز جهانی مبارزه با کار کودکان
روز جهانی نوجوان
۲۵ آبان و ...
بهونه‌های زیادی هست که آدم تو رو فراموش نکنه.

------------------------------------------
شروع در تاریخ 97.3.31
جذامیان دلم پیرند
و دست های تو اکسیرند
-------------------------------------------
24 . 23 . 22 . 21 . 20 . 19 . 18 . 17 .
16 . 15 . 14 - 13 - 12 - 11 - 10 - 9 - 8 (مهر)
------------------------------------------
(۴ نفر به صورت خاموش سایت را دنبال کرده‌اند)
* لطفا وبلاگ من را به صورت «خاموش» دنبال نکنید!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

۷ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

اهل تساهل تا دلت بخواهد

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۲۵

برای درست انجام دادن کارهایم ارزش قائل نیستند، نمی بینند و حتی تو را به پای بقیه میسوزانند و بر پوست خشک شده ات تیغ میکشند. میتوانید تصور کنید چقدر این ناراحت کننده است؟ هنوز حرفش در گوشم است، شاید تا ابد باشد، اصلا شاید دلیل خیلی از کارها شود؛ همه باز هم میگویند عادت میکنم اما من تنها از خاک باغچه ی حیاطمان میخواهم که به من حق بدهد.

... اولین شیفت کرونا

چون فوج ماهی ها

در نفت می میرم

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۰ ، ۲۳:۰۰

کار دانشجویی رفتنم یک حرکت اشتباه بود.

چطور میشود ادامه داد وقتی فکر میکنی همه ی چیزهای اطرافت اشتباه است؟ آدمهای اشتباه، کارهای اشتباه، زمانهای اشتباه. چطور میشود؟ سوال این روزهایم اینها هستند. نکند همه زندگیم را در تظاهر میگذرانم؟ تظاهر به مشتاق بودن. نکند خوابم و دارم تلاش میکنم بیدارم شوم؟ خسته ام و میخواهم بروم بیشتر از هر زمان دیگری. راه نجاتم را در رفتن دیده ام؛ دل کندن از این خانه و شهر ... احساس میکنم همه ی اشکهای این سالهایم خون شده و در رگهایم ریخته؛ همه سلولهایم با اشکهایم دوام آورده اند و زنده مانده اند؛ همه این سالها ... من به آنها مدیونم، به تک تک سلولهایم. دیشب اما اشکهایم خون نشدند. در همه سلولهایم غم را احساس کردم. هیچ چیز نمیبینم. نه نوری. نه گرمایی. همه چیز یخ زده ... فکر میکنم همه ما راه را اشتباه آمده ایم.

راه نجات طولانی است کاش طاقت بیاورم؛

ای باقی مانده ی امیدهایم، سلولهایم،

دوام بیاورید!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۰ ، ۰۹:۲۲
آقای چاوشی درست زمانی که باید در آهنگهایت فریاد بزنی؛
یکنواخت و خطی میخوانی؛ گرچه هنوز خوب!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۰ ، ۱۱:۴۱

" بی عدالتی مثل بختک به دنیای ما چسبیده است ..."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۰ ، ۱۱:۳۶

کاش وطن برای مردمَش باقی بماند تا هیچ صدای مخالفی در درونمان مانع نشود که فریاد بزنیم: من زمین خوردم تا تو بالاتر بری!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۰ ، ۱۰:۵۱

امروز اولین روز کار پرستاریم بود البته با عنوان کاردانشجویی. سخت بود تمام مدت تقریبا سر پا بودم و در حال رفت و آمد. قبلش خیلی دودل بودم برای رفتن به کاردانشجویی ولی الان میگم چه کار خوبی کردم. میدونی راستش دلیل اون دودلی ترس بود؛ فکر کنم اکثر همکلاسیام هم این حسو دارن؛ اینکه یهو بخوای این مسئولیت ها رو به دوش بگیری. اما حالا این کار دانشجویی فرصت خوبیه تا از قبل آماده باشی. بالخره شروع شد اون روزی که برام پُر ترس بود ولی راستش اونقدرام ترسناک نبود. الانه که جمله زیر رو درک میکنم، خوندن و تکرار کردنش فایده نداره:

On the other side of fear is freedom.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۰۰ ، ۲۱:۲۸