جوان خام!

« غریب اگر نیست، غریب وار هست »

جوان خام!

« غریب اگر نیست، غریب وار هست »

جوان خام!

روز جهانی کارگر
روز ملی آزادسازی خرمشهر
روز جهانی مبارزه با کار کودکان
روز جهانی نوجوان
۲۵ آبان و ...
بهونه‌های زیادی هست که آدم تو رو فراموش نکنه.

------------------------------------------
شروع در تاریخ 97.3.31
جذامیان دلم پیرند
و دست های تو اکسیرند
-------------------------------------------
24 . 23 . 22 . 21 . 20 . 19 . 18 . 17 .
16 . 15 . 14 - 13 - 12 - 11 - 10 - 9 - 8 (مهر)
------------------------------------------
(۴ نفر به صورت خاموش سایت را دنبال کرده‌اند)
* لطفا وبلاگ من را به صورت «خاموش» دنبال نکنید!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

۵ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

معمولا جواب نمیدم.

معمولا زخم زبون نمیزنم

معمولا آدمی نیستم که بخوام پینگ پنگی جواب بدم

معمولا فقط نگاه میکنم

و بیشتر وقتها لبخند میزنم

نمیدونم درسته یا نه. نمیدونم واقعا. چطور میشه زخم زبون زد و فقط با حرف یکی رو ناراحت کرد؟ گاهی وقتا دلم میخواد این توانایی رو داشتم. اما ندارم. اما نمیتونم. این روزا هر چقدر آدم بدتر و بدجنس تری باشی قوی تر بنظر میای!

با این حال در طول این بیست و چند سال دیگه یاد گرفتم حرفای بقیه به یه ورم باشه. به تفاوت آدما احترام میذارم اما راستش نتونستم هیچ کسی رو گول بزنم برای یه شب در هفته، برای کادوهای مسخره دادن و از روی اجبار ... و نمیدونم تو از چی این آدم ممکنه خوشت بیاد! از آدمی که زیادی زخم زبون شنیده و غمگینه، خجالتیه و شعر میخونه، هنوزم بچه اس و به موسیقی علاقه داره، عاشق پیاده رویه و گریه میکنه، تنهاست خیلی وقته ... من در همین حد بلدم که تنها نباشیم و من برات ساز بزنم و شعر بخونیم.

 

 


به کانال موسیقی بی کلام من هم سر بزنید :)

@aeonicm

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۰۱ ، ۱۵:۴۶

تو آینه حموم متوجه اولین ریش سفیدم شدم!

الکی الکی بزرگ شدیما.

امشبم برف داره میاد، رنگ آسمون عجیب شده خیلی وفت بود اینشکلی ندیده بودمش. کلا زمستان خوبی بود تا حالا چن باری برف اومده.

۱ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۱ ، ۰۰:۴۲

دلم یه شرایط به کلی جدید میخاد

مشکلات حدید

همه چیز خیلی تکراری بنظر میاد

بی رنگ، بی روح

دلم میخاست الان منوشتم: اولین روز بیست  و دو سالگی!

بعد توی خونه خودم میبودم، برای خودم آشپزی میکردم،

خودم بزرگ میشدم

دلم میخواد ده سال از اینکه کسی رو ندارم گذشته باشه

که ببینم دنیا چه شکلیه. دوست داشتم دست و بالم بازتر بود

حتی توی یه شهر بزرگتتر میبودم

برا اینکه خودمو بشناسم، دنیا رو بشناسم

دوست دارم با آدمای بیشتری حرف میزدم

دوستای صمیمی بیشتری میداشتم

بعضی وقتا حس میکنم من اصلا زندگی نکردم!

توام مثل منی؟ هنوز جس میکنی زندگیت شروع نشده؟

آره فکرکنم خیلی ها توو این کشور همین حسو دارن

روز رو به شب رسوندن، شب رو به روز وصل کردن

دو تا آدم بودن: آدم شب، آدم روز

گیر کردن توو یه چرخه ی روزمرگی ساختگی

احساس خفگی

تنی که زندونیه، روحی که مرده

روح من هنوز زنده اس؛ اما خیلی چیزا رو قلبش تلنبار شده

کمتر حرف میزنه

کمتر حوصله داره

اما هنوز نفس میکشه

نمیدونم کی قراره بمیره

نمیدونم اگه مرده بود الان من راحت تر بودم یا نه

شاید این نفسای آخرشه

دلم نمیخاد بمیری

۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۰۱ ، ۱۸:۱۴

"دلِ تو عاشق بود 

 حتی روزایی که میخرن دل آدما رو!"

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۰۱ ، ۱۴:۰۳

برای اینی که هستم خیلی عذاب کشیدم. تقریبا هر جمعی تلاش کرده منو مثه خودش کنه. نه یه تغییر خوب، صرفا یه جور همرنگی اما من این چیزی که هستم رو دوست دارم. یه زمانی بود که خیلی از این بابت ناراحت میشدم؛ از حرفای بقیه، از مسخره شدن، از تنها بودن، تنها موندن ... راستش من آدم ساکتیم. حال ندارم به جوکای جنسی بخندم. حوصله ندارم قیافه جدی رو وقت معامله تحمل کنم. من حرف مشترکی ندارم با اکثر اینایی که دورم هستن.

همه اینا یه نقطه ضعقه توو دنیای امروز؛ بخاطر اینه که هیچی نمیخام توو این دنیا. فقط میخام یه گوشه باشم که میدونم نمیشه. شاید آزادترین آدمای این شهر همون زباله گردا باشن، همون بی خانمان ها ...

من اینی که هستمو دوست دارم. ریسه هامو روشن میکنم ذوق میکنم، نورش رو دوست دارم. هاپو رو نگا میکنم. ذهنم خیلی درگیر گیتار آکوستیکه، فک کن گوشه اتاق بشینم و من برات ساز بزنم. یه بار دوس داشتم توو ماشین سردم باشه بعد پتو بزنم روم لباس آستین کوتاه پوشیدم یه پتو بردم توو ماشین رفتیم بیرون. وای چقد بهم گفتن تو هی بزرگ نمیشی، هنوز بچه ای D: ... خب آره، هنوزم مثه یه بچه میمونم که فکرش لا پای مردم نیست و خیلی دنبال یه عشق عزیز گشته از اونا که حافظ میگه، صفا میگه ... بعضی وقتا حس میکنم شمام دوست دارین تا این حد خودتون باشین؛ بدون ریکشن و حرفا و جوابای با برنامه ... شاید اینه که غذابتون میده.

۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۰۱ ، ۰۰:۰۰