جوان خام!

« غریب اگر نیست، غریب وار هست »

جوان خام!

« غریب اگر نیست، غریب وار هست »

جوان خام!

روز جهانی کارگر
روز ملی آزادسازی خرمشهر
روز جهانی مبارزه با کار کودکان
روز جهانی نوجوان
۲۵ آبان و ...
بهونه‌های زیادی هست که آدم تو رو فراموش نکنه.

------------------------------------------
شروع در تاریخ 97.3.31
جذامیان دلم پیرند
و دست های تو اکسیرند
-------------------------------------------
24 . 23 . 22 . 21 . 20 . 19 . 18 . 17 .
16 . 15 . 14 - 13 - 12 - 11 - 10 - 9 - 8 (مهر)
------------------------------------------
(۴ نفر به صورت خاموش سایت را دنبال کرده‌اند)
* لطفا وبلاگ من را به صورت «خاموش» دنبال نکنید!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

۲ مطلب در آذر ۱۴۰۲ ثبت شده است

دوستان قدیمی وبلاگ نویس اگه هنوزم هستین کامنت بذارین ببینم در چه حالین، چیکارا مبکنین :)

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۲ ، ۱۷:۲۵

از کجا میشه شروع کرد

اینکه میخای بنویسی اما دست و دلت نمیره که بنویسی. چطوری میشه؟! 

شروع کتاب "جوان خام" داستایوفسکی یه جمله داره که میتونه دلیلی بر این حس دوگانه باشه اینکه:

چگونه آدم بدون هیچ شرمی درباره خودش بنویسد. ...

اتفاقای زیادی افتاده این مدت آزمون استخدامی قبول نشدم و کم کم با حس شکستن پاهام دارم برای آزمون بعدی میخونم. با اینحال جز افراد نمونه مرکزمون شدم. خواهرم از ایران رفت و من اون دختری که سالها با خیال روشنش قدم میزدم و دستاشو میگرفتم دیدم و همیشه مطمئن بودم که کسی هم پیدا میشه برای پر کردن تنهایی. من دوست داشتنش رو میبینم ولی هنوز نتونستم باور کنم چطور میشه منو تا اون اندازه دوست داشت؛ آدمِ دیدن، حرف نزدن، گریزان از جمع ... آدمِ ناصمیمی، بدون هیچ دوستی. چطور میشه توی این عصر کسی رو پیدا کرد که خالصانه همه احساسش رو به تو تقدیم کنه؟ روحت رو چطور میشه توی این عصر نگه داشت. مگه خوشبختی غیر از اینه که دنیا تو رو با همچین کسی رو به رو کنه .

آماده ی یه تنهایی طولانی و عمیق شده بودم؛ منی که خودمو نادوست داشتنی ترین موجود جهان میبینم و بهش افتخار میکنم !

خالا یکی با جفت پا پریده وسط این تنهایی و من باورم نمیشه ...

راستی حرف زدن با چـاه میتونه غمگین تر باشه یا حرف زدن با گونی ضایعات پلاستیکی که هر روز از آشغال دونی ها جمع میکنی؟ در حالی که فقظ 19 سالته اما خمیدگی مهره های کمرت 80 سالشونه؟!

 

ای صبا نَکهَتی از خاکِ رَهِ یار بیار
بِبَر اندوهِ دل و مژدهٔ دلدار بیار
نکته‌ای روح فَزا از دهنِ دوست بگوی
نامه‌ای خوش خبر از عالَمِ اسرار بیار

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۰۲ ، ۰۰:۴۵