پابست
کی میتونه آینده رو پیش بینی کنه؟ من آینده رو بر اساس فراهم بودن چیزی در نظر نمیگیرم. بعد از دانشگاه در چند ماه آینده وارد بیمارستان میشم (تلاشم اینه بیمارستان مد نظرم باشه) و خودندن برای آزمون استخدامی احتمالی. کار بعدی که توو ذهنم هست اینه که بتونم تا دو سال آینده یا نهایت چهار سال آینده آیلتسم رو بگیرم که اگر همه چیزو ازم گرفتن سه چهارماهه جمع کنم برم؛ شده که میگم. کار بعدی که برام خیلی مهمه، جدی تر کردن باشگاهه. انگار شبیه یه جور اعتیاد باشه من واقعا دوست دارم و میخام ادامه بدم تا به اون چیزی که توو ذهنم هست برسم.
دیشب بالاخره اینجا هم برف اومد و صبح که بیرون رفتم شهر خیلی سورئال شده بود. میدونی توی فکرم خیلی چیزا از تو هست شاید بولدترینش این باشه که کاش منو قبول کنی، کاش بشه ... میتونه برام شبیه احساس کرختی و غمگینی توو یه آدم افسرده باشه که همیشه جریان داره، در همه موقعیتها؛ حتی بی وقفه. برای بدست آوردنش برنامه نمیریزم احساس میکنم همه چی خودش اتفاق میفته، خودکاره. احساس میکنم فقط ما همو میفهمیم. میدونم اینا ممکنه همش احساس باشه؛ اما یه چیزی از درونم میگه درسته، راسته، دروغ نیست ...