نو - روز
میخام بنویسم که بهار با همه سختی ها دوباره میاد که به من تلنگر بزنه که بعد هر زمستونی، بهار میاد که ناامیدی جایی نداره. سال که گذشت سال اصلا خوبی برای من نبود. درسته که استخدامی قبول شدم یا از نظر مالی یکم بهتر شدم اما واقعا وقت های تلف شده ی زیادی داشتم، کارهای اشتباه زیادی کردم، نه کتابی خوندم و نه فیلمی دیدم. سالی که گذشت بدترین سال بعد از قبولی کنکورم بود. اما امید دارم امسال دوباره بتونم بهتر بشم. یکی از دلایل این اتفاقات این بود که در زمستون به من خبر دادن که استخدامی تهرانم اوکی شده و من دیگه تقریبا دست از هر کاری کشیدم چون مشخص نبود و هنوزم نیست که کی من باید چمدونم رو ببندم و به تهران برم.
امسال رو با یاد گرفتن شنا میتخام شروع کنم. راستش اضافه وزنم از دستم در رفته؛ سعی میکنم کمتر بخورم اما خب اونقدرا موفق نبودم و بدی ماجرا اینه که تا آخر فروردین هم خبری از باشگاه نخواهد بود. فوریت ها حجم کارش کمه و منم تحرکم کم شده وقتی بیمارستان بودم همش در حال دوییدن بودم و واقعا این منو سرزنده میکرد. البته از شما چه پنهون که یکم تنبل هم شدم. نمیدونم شایدم کسل شدم. گفته بودم برای ارشد ثبت نام کرده ام اما تقریبا هیچی براش نخوندم. درسته از اولم قصد نداشتم و امیدی هم نبود که قبول بشم اما این حجم از بی مسئولیتی هم قراری نبود که با خودم گذاشته باشم. هر بار برنامه میریختم اما نمیتونستم عمل کنم و همه چی کاملا به بطالت گذشت. راستش از دست خودم ناراختم. اگه نتونم این روند رو درست کنم واقعا معلوم نیست به چه زندگی بی رنگ و سیاهی ختم میشم. امروز برای اولین بار در زندگیم به استخر میرم در حالی که از اون فضا یکم خجالت میکشم وقتی برگردم فارغ از اینکه کی به تهران میرم برنامه ی فروردینم رو مینویسم؛ برنامه ای که داخلش کلاس شنا هست، خوندن برای ارشد هست، کتاب خوندن هست و فیلم دیدن ....
امسال فیلم و سریال زیاد دیدم.هر شب فیلم یا سریال نگاه میکنم.اگر این کار رو نکنم نمیگذره که.ولی کتاب نخوندم.یا یادم رفته چی خوندم!
چطوری تهرانی؟ 😂
امیدوارم هرجا هستی پیروز و شاد باشی.