همش تو فکر این بودم امسال تابستان دیگه خونه نمونم برم یه جا کار کنم این چن وقتم کم و بیش دنبالش بودم که خوشبختانه پیدا کردم. والله خوبه تا ساعت ۵ عصر اونجا کار میکنیم بعدش ازاد خیلی خوبه بنظرم ... همین که سرگرم باشی و در کنارش یه پولی هم بگیری خودش خوبه.
باحاله ها شاید اولین پولی که ماله خودِ خودته :) ... خیلی معلوم نیس شاید همین سه شنبه اگرنه که شنبه هفته بعد ... تایمش خوبه میشه باشگاه هم رفت! ... راستی هوا وسط روز چقدر گرمه البته اینحا شبا خنکه ;)
+ آخرین امتحان فردا
خیلی سخته که بشینی ببینی که یهو کل چیزی که درست کرده بودی رو سرت خراب شد و تو هیچ کاری نمیتونی بکنی همون چیزی که تو برای انجامش ساخته نشده بودی فقط باید بشینی و تماشا کنی و یک دنیا شرمندگی ... اینا کافیه تا تو اوج جوانی افسرده بشی و بی روح تر از قبل!
دوباره زلزله امد ۴.٨ ریشتر
البته برا ما دیگه اینا دس گرمیه
بیدارماندگانیم.
خدایا ما را سلامت ازاین امتحانات بیرون بگردان !
کی امشب روان بخوانه؟
واقعا اصن حوصله درس خواندن نداریم یعنی بزور لا کتابو باز میکنم!
به یاد دور دنیاهای الکی با گاج تو این روزای سال پیش :
مطلب تویی
طالب تویی
هم مبتدا
هم منتها
+ ۴ تیر(بامداد): شب زنده دارانیم !!
جوراب یه جا پرت، شلوار جایی دگر، کارت ورود به جلسه شوت در ناکجا، خودکار کف اتاق، پیراهن ولو وسط اتاق و ... بعد یه امتحان سخت فقط میشه اینطوری بود ولی من کلا اینطوریم تا یه ساعت لباسام کف اتاق پخشن ... خوب بود این درسم پاس ;)
