جوان خام!

« غریب اگر نیست، غریب وار هست »

جوان خام!

« غریب اگر نیست، غریب وار هست »

جوان خام!

روز جهانی کارگر
روز ملی آزادسازی خرمشهر
روز جهانی مبارزه با کار کودکان
روز جهانی نوجوان
۲۵ آبان و ...
بهونه‌های زیادی هست که آدم تو رو فراموش نکنه.

------------------------------------------
شروع در تاریخ 97.3.31
جذامیان دلم پیرند
و دست های تو اکسیرند
-------------------------------------------

(۴ نفر به صورت خاموش سایت را دنبال کرده‌اند)
* لطفا وبلاگ من را به صورت «خاموش» دنبال نکنید!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

دومین روز از کارورزی بخش روان با مصاحبه با دو نفر از بخش زنان و گشتن در بخش مردان گذشت. تنها چیزی که میشد فهمید این بود که اینجا حال کسی قرار نیست خوب شود. بخش مردان از در و دیوارش غم میبارید و پرسنل حتی یک ذره، حتی یک ذره با بیماران برخورد خوبی نداشتند با این حال در پرونده ها همیشه چیزهای خوب خوب نوشته می شود. هنوز باورش سخت است. شاید شادترین پرسنلی بودند که تا الان دیده ام همواره مشغول شوخی کردن بودند و بنظر دست انداختن بیماران، آن هم بیماران روان کاری عادی بود. بخش زنان دست کم تمیزتر و نوتر است اما اینجا هم کسی قرار نیست خوب شود!

شاید فرصت شد و از مصاحبه های با آنها نوشتم: از دختری که بعد از فوق لیسانس، سرخوردگیِ نبود شغل او را به جایی کشانده که طبق گفته زهره (یک بیمار دیگر) برزخ است. شایدم داستان دختری را نوشتم که ده سال پیش مورد تجاوز قرار گرفته و حالا هایپرسکشوال شده و به همین خاطر در جامعه مدام در معرض تجاوز است. یا از دختر مضطربی بنویسم که در دنیا فقط برادری مهربان دارد و تنهایی او را به افسردگی کشانده. کمبود اعتمادبنفسی که در طول مصاحبه مضطربش می کند و باعث می شود مصاحبه را با عذر خواستن ول کند و برود به امید این که دیگر صدایی در گوشش نشوند.

+ شاید اهمیت و بها ندادن بیش از حد به چیزی بتواند راه پیشگیری از این مشکلات مزمن باشد. اگر مورد ظلمی قرار گرفته ام سعی کنم به خودم کمک کنم. بنویسم، حرف بزنم؛ با تنها دوستم، عضو صمیمی خانواده ام کسی که حدس میزنم کمکم میکند. به احساس گناهم هیچوقت پر بال ندهم طوری که احساس کنم سزاوار تنبیه هستم. متاسفانه خیلی از آدم های جامعه ما حتی خودشان با خوشان دشمن اند یعنی کارهایشان در جهت کمک به خودشان نیست و نتیجه هم ساده و حتمی است:

در سوگواری برای خود غرق می شوند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۰ ، ۰۲:۰۳

سخت باشد در زمستان باغبانَت ول کند
حین گندیدن بفهمی خاک گلدان بهتر است
لحظه ای باید بایستیم و کمی باور کنیم
نقطه ی آغاز ما از خط پایان بهتر است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۰۰ ، ۰۰:۲۸

دیدی بعضی وقت ها نمیدونی چته؟ همینجوری بی دلیل حالت گرفته است؟ چطور میشه وقتی دلیلشو نمیدونی بخوای حلش کنی؟ به خودم زمان بدم؟ دوباره احساس ناتوانی میکنم. این کلافگیم از کجا میاد؟ حوصله خوندن یک خط نوشته هم ندارم یا حتی گوش دادن به موسیقی یا دیدن یه فیلم. چطور شد که انگار ناگهان برام اتفاق افتاد؟ انگار که یه روز صبح از خواب بیدار شده باشی و حالت خوب نباشه. یعنی باید منتظر بمونم و اجازه بدم روزمرگیِ دانشگاه و درس و بیمارستان این احوالاتمو تو خودشون حل کنن؟ این کدوم خیال سرکوب شده بود که ناگهان سر از خاک بیرون آورد؟ به خودم زمان میدم اگرچه فرصتی نیست. آینده ترساندم. این زندگی اجتماعی آزار دهنده ست حتی برای من با حداقل ارتباط. چه خوبه که یه وبلاگ دارم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۰ ، ۱۴:۳۳

In the begining there was darkness and then, ... bang ... giving birth to an endless expanding existence of time, space and matter. now, see further than we've ever imagined. beyond the limits of our existence in a place we call "The Universe"

در آغاز تاریکی بود و بعد ... بنگ ... یک هستی بی انتها و فزاینده از زمان، فضا و ماده به وجود آمد. اکنون بیشتر از  آنچه تصور میکردیم، می بینیم. فراتر از محدودیت های وجودیمان در مکانی که به آن "کیهان" میگوییم.

قسمت ابتدایی مستندی که خیلی مفصل به مبحث "کیهان" میپردازه و من هم خیلی دوسش دارم و یکی دو ماهی هست که مشغول دیدنشم. این شروعشو تقریبا دیگه حفظ شدم. نکته مثبتش اینه که همزمان که موضوعات رو دقیق بررسی میکنه ریتم تندنشو حفظ میکنه و خیلی هیجان انگیزه با صدای یه گوینده عالی و موزیک های خفن.

+ منچستر این فصل هم جامی کسب نکرد و تو فینال لیگ اروپا با پنالتی که دخیا خراب کرد، 10 - 11 باخت.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۲۸

sometimes we have to ignore the obvious facts.

یاد گرفتم که خیلی وقت ها دلسوزی کردن برای خود باعث میشه که خودت، با دستای خودت به خودت میخ بزنی. به آینه ها نگاه کردن و اشک ریختن. دیدن اشکهای خودم... شاید برای حرکت باید بجای خودمون، به اطراف نگاه کنیم به اون طرفهای زمان. در ساعتهایی از روزهام نادیده گرفتن تنها راهه. اینکه واقعیتم هرچه که هست مجبور میشم ماه ها نادیده اش بگیرم چون در این روزهایم نادیده گرفتن بیشتر به من کمک میکنه تا چسبیدن به واقعیت! به خودم میخ نمیزنم به خودم کمک میکنم تا آخرش در میدان میمونم حتی اگه سرم از صدای واقعیت پُر شده باشه و مطمئنم تغییر میکنه و آخرش از خودم راضیم. به خودم باور نداشته باشم دیگه به چی میتونم باور داشته باشم؟ کم کم به اطرافم نگاه میکنم میبینم هیچی برای باور داشتن باقی نمونده. پس به دلسوزی کردن هام برای خودم باور میکنم و میخ پی میخ میزنم به خیال عوض کردن چیزی که هست.

"خرابیم مثل خرمشهر ولی شما خرم آبادین"

دریافت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۰۰ ، ۱۳:۰۱

هله عاشقان بکوشید که چو جسم و جان نماند
دلتان به چرخ پرد چو بدن گران نماند

دل و جان به آب حکمت ز غبارها بشویید
هله تا دو چشم حسرت سوی خاکدان نماند

نه که هر چه در جهانست نه که عشق جان آنست
جز عشق هر چه بینی همه جاودان نماند

عدم تو همچو مشرق اجل تو همچو مغرب
سوی آسمان دیگر که به آسمان نماند

ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند

تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیده‌ست
چو دو دیده را ببستی ز جهان جهان نماند

دل تو مثال بامست و حواس ناودان‌ها
تو ز بام آب می‌خور که چو ناودان نماند

تو ز لوح دل فروخوان به تمامی این غزل را
منگر تو در زبانم که لب و زبان نماند

تن آدمی کمان و نفس و سخن چو تیرش
چو برفت تیر و ترکش عمل کمان نماند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۰ ، ۰۸:۳۳

مقصد سازی ست که صدایش خیال توقف نداشته باشد و هزار راه تا به چمدانم دیوار کنار زده باشد و مرا منفک کند از نسلِ یاغیِ تک جمله های بی پس و پیش. مبدا، پرچمی ست که کفن چمدان ها خواهد شد، خیابانهایی که در تشنگی خواهند مُرد، شهری که دیگر بال پروانه شدن ندارد و جویبارهایی که از خونِ آرزوها گرم اند. فرقی نمی کند چه رخ خواهد داد. در خرداد هم مثل ماه های دیگر سال باغ های شهر، بی دفاع ترین ضربان های این شبِ سیاه اند! مسئله این است؛ در کجای این ایام، در کجای ساعت مچی ام می توانم داغ زخم خیال های خام ام را پنهان کنم همان هایی که زمانی در نظرم خوش مینمودند. خیال های خام؟! آن خیال های خوش، آن خیال های خام شده را میتوان در بین دیواره های سینه پنهان کرد؟ سینه خاک مالامالِ خاکستر خیال های خام اند!

"دنیا فرصتی برای این فکرها ندارد. به پیش! به پیش! به پیش اگرچه گاهی معنای پیشروی، پسروی باشد به پیش اگرچه معنایش منهدم کردن جهان باشد"

دریافت

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۰ ، ۰۲:۴۳

 

با دیدن بازی های فوق العاده خسرو شکیبایی، وقتی فیلمای الان و  یه سری قرتی داخلشونو میبینم تهوع میگیرم. یه سری هنرمند دوزاری که از قضا همشونم معتقدن سخت ترین کار دنیا رو بعد از کار در معدن دارن!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۷:۴۴

واقعا این همه "به خود افتخار کردنِ توهمی" از کجا میاد؟

most of them practically post on Instagram every shit they eat or do. It's gonna take time forever to go through their social media. I know I have my issues, but it's these people that are the real psychos. I mean, how proud of your f*cking life can you be? I was talking about bodybuilders. According to conventional wisdom, these characters are very exciting. while my opinion is exactly in conflict with this. I'm of the opinion that these persons are very ordinary. They're just following a normal thing. so just please do your job humbly. I'm very interested in bodybuilding but without these nonsense ideas. the fact that Excercise is important is obvious to all. not only does it play a crucial role in health but also it comes with a multitude number of benefits like as:  having self-confidence, not narcissism (!) and It's a good way to feel better. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۴:۱۱

یه قدم میریم جلو و لامصب صد قدم میارنمون عقب!

و من اینجامو به این یه قدما دل بستم. چی میشد اگه وقتی شکست میخوریم بجای اینکه یه زمان طولانی رو غمگین شیم، خشمگین می شدیم؟ با این خشم محرک دوباره امتحان میکردیم. بهای چیزهایی که میخوایم کم نیست: اینکه ادامه بدم وقتی خودم برای خودم مسکوت موندم، وقتی احساس میکنم یه طناب دور گردنمه و فقط انگشتای شست پامه که منو نگه داشته. همیشه شیرین نیست، شاید قرار نیست هیچ وقت شیرین باشه: فقط برای لحظه هایی کوتاه ... مسئله امروز من در کدام کوچه قدم زدن بود! کوچه ی پر درخت تر را انتخاب کردم: لحظه های کوتاه من، چهارپایه یِ زیر انگشتان شستم!

دریافت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۰:۲۲